*.:。 *゚‘゚・شهر خیالی من*.:。 *゚‘゚・



br

سلام ^^

امروز انیمیشن از هر چیزی که در مورد مدرسه ی هیولاها پیدا کردم اوردم ^^

امیدوارم خوجتون بیاد ^^




ی از خونه ی هلو نیبور! 0__0




یده شدن هیروبراین توسط گرنی و بقیه 0__0





















فعلا همین قدر ^^



مررررررردم مرررررررررردم من   خیلی خوب بود


وایییییییی خداااا 


چیزه به کریپر تبریک میگم تونست تا آخرش وایسته 

همشون ایول داشتن :))

کدوم تیکه شو دوست داشتین ؟ منکه.

تقریبا همشو در حال خندیدن بودم 


خلاصه شما چه نظری دارین؟


ماینکرافت و فناف رو دوست دارین؟





بحث داغ این هفته (تاریخ 3/6)


داستان نویسیییییی

<( ^////^ )>




خوب بسی تو عمرتون هزار و پونصد تا یا بیشتر تر از این عدد،داستان شنیدید!


حالا چی  شنیدید،چجوری فهمیدید و چه عکس العملی نشون دادید


الله اعلم! :|

زندگی ما هم خودش یه جور داستانه،شاید قسمت عمده ی زندگیمون هم با داستان تشکیل بشه :|  آخه هرچی هست و نیست،یه داستانی داره

گاهی ما برای دیگران داستان میگیم.

همین که میگیم امروز رفتم بازار،بعدش با دوستم رفتم رستوران،امروز یه ماشین دیدم که خوشم اومد.


همینا هم یه جور داستانن،برای یه هدفی.

سرگرم کردن مخاطب،برای عکس العمل مخاطب یا گرفتن کمک یا درخواست کردن یا ابراز هر جور احساساتی و همدردی و.وو.
 

خلاصه داستان این جا،داستان اونجا

داستان همهههه جااااا 0__0

امروز میخوام در مورد داستان نویسی باهاتون بحث کنم

* هرکسی میتونه نظر و ایده شو سر این زمینه بده


داستان همیشه فقط در قالب یه کتاب نیست،بلکه توی حرف ها،انیمیشن ها و فیلم ها و در همه جا میتونه باشه،اینو یادتون نره.


نویسندگی یه کار وااااقعا لذت بخشیه،الخصوص اگه داستانت رو دوست داشته باشی و به تخیلت وصل شده باشه،اگه داستانت خیلیا رو به خودش جذب کنه که انگار با دارت زدی وسط پول !!!! $ - $


حالا بیخیال پول


اول از هرچیزی موقع نوشتن باید تمام احساساتتو بکار بگیری،باید با عشق و علاقه متنتو بنویسی نه زوری و با نفرت.

باید جوری بنویسی تا احساسات تو،افکاراتت و تصاویری که تو ذهنتن،به مخاطب یا خواننده منتقل بشه.


دوم اینکه قدرت تخیل به شدت بالایی داشته باشی

تصاویری که جلوت میان رو حس کنی،بو کنی،بچشی

مثلا تو ذهن تو یه گل هست

خوب

خیلی سوالا پیش میاد

چه گلی؟چه رنگی؟چه بویی؟

اینکه بتونی تصاویر رو کاملا حس کنی،روی داستانت تاثیر مثبتی داره.

- گل رزی سرخ رنگ مثل خون با گلبرگ های لطیف و بویی معطر که مستم میکرد رو توی باغچه ی خالی حیاطم کوچولومون دیدم.بعد از بارون سرد و سنگین،شبنم های کوچولو و درخشان،روی گلبرگ هاش با آرامش خوابیده بودن و .

(چیه؟ :| )

و مطمئنا خط بالا بهتر از این خطه

یه گل رو توی باغچه توی حیاطمون دیدم.


:|

واسه همین اکثریت رمان های جالب،طولانی ن.


همینطور قدرت نگارشی بالا،تاثیر مثبت روی نوشتن داره و همینطور علائم نگارشی هم باعث زیبایی توی خوندن داستان میشه.



نکات دیگه : اینم یادتون باشه که ذهنیت مردم کاملا متفاوته،یکی عاشقانه دوست داره،یکی جنایی

یکی معمایی رو یه جور دیگه دوست داره،اون یکی معمایی رو یه جور دیگه


این ذهن شماست که داستانتونو میسازه،ذهن بقیه توی این داستان دخالت ندارن،تا موقعی که خودتون دخالتش بدین.

اگه کسی خوشش نیومد،ناراحت نشید،لابد اون با دید دیگه ای به داستان شما نگاه میکنه.

ولی از دست کسانی ناراحت باشید که به شما انرژی منفی میدن و نفرینتون میکنن و فحش میدن

این آدما جنبه ندارن


دیگه اینکه بهتره که خودتون ماجراهای داستانتونو بسازید نه اینکه از روی داستان کسی بردارید،این جذب زیاد داره

(دقیقا بیشتریا دارین اینکارو میکنین با داستانای من :| بدونین سر کپی کردن داستانام راضی نیستم  و از صمیم قلب نفرینتون میکنم)


اگه استعداد دارید بنویسید،اگه ندارید هم بیخیال نوشتن شید،استعداد نداشتن و نوشتن،قرار نیست شما رو شاخ کنه،اگه یه هنر رو توی دستاتون نگه داشتید،اینکار شاخه :)

( اینو به خیلیا توصیه میکنم که تا منو دیدن فکر کردن مثل من بنویسن،شاخ میشن :| والا من خودمم با نوشتن شاخ نیستم :| )


و معمولا برای کمک گرفتن داستاناتونو به کسی بگید که هم بهش اعتماد دارید کپی نمیکنه،هم ذهنیتش مثل شماست.





سبک های نوشتن داستان و چاشنی های پیشنهادی تو ادامه مطلب ^^






خب در پست های قبلی کیس،ما در مورد خرس اندکی اطلاعات داادیم

و هم اکنون، اطلاعاتی جدیدی کشف شده 

آخرین اطلاعات را در شهر خیالی من،از زبون خود شهردار بشنوید!


شهردار: خب ممنون ^^ با توجه به تحقیقات جدیدی که روی کیس انیمترانیکس انجام داده شده =_=

ما کشف کردیم این لایه بدبختی ک از روی کیس برداشتن،یه خرس معمولی نبوده

بلکه یه خرس پاندا بوده *^*

این عکس کمیابی بوده که از پاندا در ورژن های قبلی بازی گرفته و پیدا شده

این خرس، نقشش تقریبا مثل نقش رتار بوده

دقت کنید، این خرس رنگ سیاه و سفید دارد،ازین جا میتوان فهمید،این یه خرس بانمک ترسناک پاندا است ^^
به این ترتیب جزو خویشاوندان نزدیک فردی فرار نگرفته


اما چون خرس است،فامیل دور محسوب میشد :|

روحش شاد،یادش گرامی :|

فردی: عررررررر   پاندااایییییی دلم برای عمو عمو گفتنت تنگ شدههههتو بیگناه بودی

من: ازینجا که اون خرس بوده و توام خرس بودی،میشود گفت خرس= خرس

و خرس روبات= شیتی بر

استثنا: پیشوند متفرقه+فردی ها و لفتی و هلپی

فردی: =_=

آخرین ارسال ها

آخرین جستجو ها

آشپزخونه قلعه کدها وسفارشات میس وایت استار تخفیف ویژه فقط برای امروز نمونه سوالات امتحانی دروس چهارم ابتدایی بــوی کُنـْـدُر خلاصه کتاب روش های تحقیق در علوم رفتاری زهره سرمد و بازرگان سایت سخت کوشان یک عدد مامان ایرانیان وبلاگ